مجله شماره 55
اخبار
جي فورس بر
هري پاتر غلبه کرد
صداي ستارههايي
چون «نيکلاس کيج» و «پنهلوپه کروز» به «خوکچههاي هندي» فيلم سينمايي
«جي فورس» کمک کرد در نخستين هفته اکران بيش از 32 ميليون دلار بفروشند
و در جدول اکران از «هري پاتر ششم» پيشي بگيرند.
خبرگزاري فرانسه
اعلام کرد اين فيلم زنده ـ انيميشن 89 دقيقهاي به تهيهکنندگي «جري
بروکهايمر» و کارگرداني «هويت ييتمن» اين هفته در 3697 سينما در آمريکا
و کانادا روي پرده رفت و 32.3 ميليون دلار فروخت. «جي فورس» فيلمي
خانوادگي البته به سبک «ماموريت: غيرممکن» و داستان تلاش چند «خوکچه
هندي» براي نجات زمين است.
«هري پاتر و
شاهزاده دورگه» در دومين هفته اکران در سينماهاي آمريکا 61 درصد
تماشاگران خود را از دست داد و با 30 ميليون دلار فروش حاصل از نمايش
در 4325 سينما در رده دوم جدول ايستاد. فروش بينالمللي «هري پاتر ششم»
84.4 و مجموع فروش آن در دنيا پس از دو هفته 627 ميليون دلار شده است
که براي مجموعه «هري پاتر» يک رکورد به شمار ميرود.
کمدي عاشقانه «حقيقت
زشت» با بازي «کاترين هيگل» و «جرارد باتلر» ديگر فيلم تازه به نمايش
درآمده اين هفته بود که در 2882 سينما روي پرده رفت و 27 ميليون دلار
فروخت که احتمالا براي مسئولان «استوديو سوني» هم غيرمنتظره بوده است.
فيلم ترسناک «يتيم» هم از اکران در 2750 سينما حدود 13 ميليون دلار
درآمد داشت.
اين هفته اکشن «ترانسفورمرها:
انتقام شکستخوردگان» با پشت سر گذاشتن فروش 377 ميليون دلاري «ارباب
حلقهها: بازگشت پادشاه» به دهمين فيلم پرفروش تاريخ در منطقه آمريکاي
شمالي تبديل شد. دومين قسمت «ترانسفورمرها» به کارگرداني مايکل بي اني
هفته هشت ميليون دلار ديگر فروخت تا مجموع فروش آن به 379 ميليون دلار
برسد.
مجموع فروش اين
هفته فيلمهاي روي پرده در سينماهاي منطقه آمريکاي شمالي ـ شامل آمريکا
و کانادا ـ در مقايسه با هفته مشابه سال گذشته 17 درصد کاهش داشت.
پارسال در اين روزها فيلم سينمايي «شواليه تاريکي» به کارگرداني
کريستوفر نولان به نمايش درآمده بود.
پولاد
كيميايي در خون بها
پولاد كيميايي
پخش
سريال «خون بها» بزودي از شبكه يك سيما آغاز ميشود، اين سريال را جواد
مزدآبادي كارگرداني كرده است. اين سريال با نام «خونمردگي» مقابل
دوربين رفت و مراحل فني خود را طي كرد، اما براي پخش با نام خونبها
روي آنتن ميرود.
در اين سريال كه
فيلمنامه آن را سعيد نعمتالله نوشته كه پيشتر فيلمنامه سريال رستگاران
را نوشته است، پولاد كيميايي نقش اصلي را بازي ميكند. سريال خونبها 2
سال پيش براي پخش در ماه محرم ساخته شد، اما بنا به دلايلي، پخش آن
تاكنون به تعويق افتاده است.
سريال خونبها داستان بوكسوري به نام رسول (پولاد كيميايي) است كه پس
از مسابقات جهاني به ايران برميگردد اما در برگشت متوجه مرگ مشكوك
برادرش ميشود كه در يك پيتزافروشي كار ميكرده است، صاحب اين
پيتزافروشي زني به نام فرشته (ليلا اوتادي) است. رسول تصميم ميگيرد با
همكاري پليس قاتل يا قاتلان برادر خود را پيدا كند و در اين مسير به
باند قاچاق مواد مخدر ميرسد.
از ديگر بازيگران
اين سريال ميتوان به عبدالرضا اكبري، سياوش طهمورث، شهرام عبدلي و
حشمت آرميده اشاره كرد.
مزدآبادي كه در
پرونده كاري خود، سريالهايي مانند جزيره ايكس و آدمخوار را دارد،
درباره سريال خونبها به خبرنگار جامجم گفت: سريال خونبها را 2 سال
پيش براي پخش در ايام محرم مقابل دوربين بردم، اما نميدانم چرا از
همان زمان تاكنون مدام پخش اين سريال به تاخير افتاد. در صورتي كه در
آن سالها ما براي ساخت سريال و رساندن به پخش بشدت تحت فشار بوديم.
مزد آبادي در ادامه
گفت: سريال خونبها را با استفاده از تجربياتي كه در زمان ساخت 2 سريال
قبليام به دست آورده بودم، كار كردم و مطمئن هستم كه با استقبال
مخاطبان روبهرو خواهد شد.
اين كارگردان در
پايان گفت: بارها اعلام شده كه سريال خونبها پخش خواهد شد، اما اين
اتفاق نيفتاد در هر صورت اميدوارم پخش اين سريال 13 قسمتي بزودي آغاز
شود.
جام جم آنلاين
مرد آهني 2 تابستان 2010 اكران خواهد شد
«مرد آهني 2» كه
ادامه داستان «مرد آهني1» است، به كارگرداني جان فاورو تابستان سال
2010 بر پرده سينماها خواهد رفت.
به گزارش خبرگزاري
فارس به نقل از خبرگزاري آسوشيتدپرس، جان فاورو پس از تشكر از طرفداران
فيلم اكشن خود، از نمايش دومين شماره اين فيلم در سال 2010 خبر داد.
طرفداران اين كارگردان و فيلم هاي او روز شنبه قسمتي از فيلم «مرد آهني
2» را تماشا كردند.
جان فاورو در اين گردهمايي كه در مركز كنوانسيون سان ديگو در آمريكا
تشكيل شده بود از طرفداران خود براي حمايت او تشكر كرد.
در اين گردهمايي همچنين بازيگران اين فيلم معرفي شدند.
در اين فيلم بازيگراني چون ساموئل الجكسون، رابرت داونيجونيور و دان
چيدل ايفاي نقش مي كنند.
روز شنبه برخي از بازيگران اين فيلم براي معرفي آن در سان ديگو حضور
داشتند.
چيدل در سخنراني خود به تماشاگران گفت كه آنها اولين كساني هستند كه
اين قسمت از فيلم را ميبينند.
او گفت: هيچكدام از بازيگران تاكنون نتوانستهاند فيلم را ببينند.
يكي از بازيگران اين فيلم ميگويد تمام تلاش خود را براي درك درست و
اصالت بخشيدن به نقش خود كرده تا جايي كه قبل از آغاز فيلمبرداري از
يكي از زندان هاي روسيه ديدن كرده است.
شهره
لرستاني كارگردان مي شود
شهره لرستاني
مجموعه برنامه «خاله
دنا و شَپلك» به كارگرداني شهره لرستاني و تهيهكنندگي ليلا مردانيان
ساخته ميشود.
ليلا مردانيان تهيهكننده
اين برنامه در گفتوگو با خبرنگار راديو و تلويزيون فارس گفت: اين
برنامه درخصوص رابطه بچهها و حيات وحش ساخته ميشود و در آن با حضور
كارشناس حيات وحش اطلاعرساني لازم در اين زمينه صورت ميگيرد.
وي در ادامه اظهار داشت: در اين برنامه بچهها با حيوانات اهلي و
غيراهلي آشنا ميشوند و متوجه ميشوند كه نبايد به حيوانات آزار
برسانند و از آنها بترسند.
تهيهكننده «خاله دنا و شَپلك» افزود: در اين برنامه خانم ضيائي
كارشناس محيط زيست به عنوان مجري حضور دارد و تاكنون با ساخت 13 قسمت
20 دقيقهاي موافقت شده ولي من درخواست 18 قسمت كردهام.
مردانيان در ادامه بيان داشت: شَپلك يك عروسك است كه نه دختر است و نه
پسر و در راستاي برنامه با خاله دنا صحبت ميكند همچنين در اين برنامه
قصد داريم به شهرستانها هم برويم ولي اين امر مستلزم اين است كه
برنامه شكل روتين خود را بگيرد.
وي در پايان گفت: احتمالا توليد كار از 45 روز آينده آغاز شود.
مايلي سايرس
در بال ها
مايلي سايرس Miley Cyrus
«مايلي
سايرس» با پروژه جديد كمپاني «والت ديزني» به نام «بالها» همكاري ميكند.
به
گزارش خبرگزاري فارس، اين فيلم بر اساس قصه يك نوول نوجوانانه به همين
نام ساخته ميشود.
كمپاني والت ديزني از مدتي قبل در فكر خريد امتياز برگردان سينمايي اين
نوول بود. «بالها» كه توسط «آپريلين پايك» نوشته شده، در مدت زمان
كوتاهي تبديل به يكي از كتابهاي پرخواننده و موفق سال شد.
در توليد فيلم دو تن از تهيهكنندگان مستقل سينما كه سال قبل درام
نوجوانانه و موفق «گرگ و ميش» را توليد كردند، با كمپاني والت ديزني همكاري
خواهند داشت.
قصه «بالها» شبيه افسانههاي شاه پريان قديمي است و سايرس در آن نقش «لورل»
را بازي خواهد كرد.
لورل دختري 15ساله است كه در يك شهر كوچك زندگي و در يك مدرسه خانگي
تحصيل ميكند. تا قبل از اين معلمهاي او به خانه پدري وي ميآمدند و
درسها را به او ياد ميدادند. لورل امتحانات خودش را نيز در خانه و در
حضور معلمها ميداد. زماني كه قرار ميشود لورل براي ادامه تحصيلات
متوسطه راهي يك مدرسه بزرگ شود، مشكلات او هم شروع ميشود. در شرايطي
كه او نميتواند خودش را با دبيرستان و بقيه بچههاي مدرسه وفق دهد،
لورل متوجه يك نكته تازه هم ميشود. لورل هميشه فكر ميكرد كه شبيه
بقيه بچههاي هم سن و سال خود نيست و تفاوت زيادي به آنها دارد. اين
تصور زماني كه او دو بال پيدا ميكند، رنگ واقعيت به خودش ميگيرد.خيلي
زود لورل متوجه ميشود يكي از آن پريهاي افسانههاي قديمي است. زندگي
براي لورل و دوستانش تغيير ميكند و آنها ماجراجوييهاي تازهاي را در
پيش ميگيرند و...
كتاب «بالها» ماه مه گذشته منتشر شد و قرار است تبديل به يك مجموعه
كتاب 4 جلدي شود. به اين ترتيب، نسخه سينمايي آن هم يك مجموعه فيلم 4
قسمتي خواهد بود، كه در صورت موفقيت مالي و انتقادي، دنبالههاي ديگري
هم خواهد داشت.
مايلي سايرس دوستي ديرينهاي با كمپاني والت ديزني دارد. در كنار اجراي
يك برنامه موفق تلويزيوني، وي مدتي قبل فيلم سينمايي «هانا مونتانا» را
براي اين كمپاني بازي كرد كه فروش خوبي در گيشه نمايش داشت.
وي در حال حاضر مشغول بازي در فيلم «آخرين ترانه» است. فيلم را «جولي
آن رابينسن» بر اساس قصه كتابي از «نيكلاس اسپارك» كارگرداني ميكند.
اين فيلم - كه فيلمنامهاش را اسپارك با همكاري «جف وي داي» نوشته -
قرار است تبديل به يك مجموعه فيلم سينمايي شود.
كمپاني والت ديزني كه اين روزها در جستوجوي كارگردان مناسبي براي «بالها»
است، هنوز زماني را براي شروع كار فيلمبرداري اعلام نكرده است.
شبنم قلي
خاني فيلمنامه مي نويسد
شبنم قلي خاني
«شبنم
قليخاني» گفت: درحال نگارش يك فيلمنامه سينمايي هستم كه «دو روز مانده
به عروسي» نام دارد و به موضوع دروغگويي و راستگويي ميپردازد.
«شبنم
قليخاني» در گفتوگو با خبرنگار سينمايي فارس، اظهار داشت: درحال
نگارش يك فيلمنامه سينمايي هستم كه «دو روز مانده به عروسي» نام دارد.
وي افزود: طرح اين فيلمنامه را نوشتهام و درحال نگارش فيلمنامه آن
هستم.
«قلي خاني» به مضمون اين فيلمنامه اشاره كرد و گفت: «دو روز مانده به
عروسي» به مضمون تقابل دروغگويي و راستگويي ميپردازد.
وي به ديگر فعاليتهايش در سينما اشاره كرد و گفت: فيلم كوتاه «زندگي:
انشايي ساده» را كه در كردستان ساخته بودم، آماده نمايش است و در بخش
مسابقه فيلم كوتاه جشنواره فيلمهاي كودكان و نوجوانان همدان شركت ميكند.
اين فيلم كه پنجمين اثر كوتاه قلي خاني به شمار ميرود، داستان پسربچهاي
به نام هيواست كه براي چند ساعت از كودكي خود فاصله گرفته و همزمان به
مادر و مادربزرگ خود كمك ميكند.
وي افزود: فيلم سينمايي «خاطره»(نادر طريقت) - با نام قبلي «نويسنده»
را هم آماده اكران دارم.
وي همچنين درباره كارهاي تلويزيونياش گفت: اينروزها درگير بازي در
سريال «پنجمين خورشيد» به كارگرداني عليرضا افخمي هستم كه در ايام ماه
رمضان روي آنتن خواهد رفت. علاوه بر اين سريال، سريال نردبام آسمان (محمدحسين
لطيفي) را نيز آماده پخش دارم.
هيو جكمن
كمدين ميشود
هيو جكمن High Jackman
«هيو
جكمن» كه در مراسم اسكار امسال هنر كمدي خود را در مقام مجري مراسم به
نمايش گذاشت، بخش ديگري از تواناييهاي كمدي خود را در Avon man ارائه
خواهد كرد
به
گزارش خبرگزاري فارس، اين فيلم توسط كمپاني «فوكس قرن بيستم» تهيه ميشود
و قرار است چهره تازهاي از هيو جكمن را به تصوير بكشد.
تهيهكنندگان فيلم ميگويند تماشاگراني كه تا به حال عادت داشتهاند
هيو جكمن را در نقشهاي اكشن و ماجراجويانه ببينند، از ديدن او در كار
تازهاش تعجب خواهند كرد.
خود بازيگر، Avon man را حركت تازهاي در كارنامه سينمايي خود ارزيابي
ميكند و ميگويد پس از اكران عمومي آن ، به احتمال خيلي زياد با سيل
پشنهادات كمدي روبرو خواهد شد.
فيلمنامه فيلم را «كوين بيچ» نوشته كه با فيلمنامه كمدي رومانتيك «هيچ»
باعث شد تا «ويل اسميـت» از يك قهرمان اكشن، تبديل به يك كاراكتر
رومانتيك با پس زمينه كمدي بشود.
او حالا ميخواهد همين فرمول را در مورد هيو جكمن به كار ببندد.
كارگرداني فيلم را نيز خود بيچ به عهده دارد.
خط اصلي قصه فيلم درباره مرد جواني است در كنار چند همكار ديگر خود از
كار و حرفه دلالي خسته شدهاند و ميخواهند بخت خود را در رابطه با
فروش يك كالاي عجيب و غريب بيازمايند.
در اين بين، كاراكتر اصلي قصه در مقايسه با هم كارانش به موفقيتهاي
خوبي دست پيدا ميكند.
منتقدان سينمايي بين قصه فيلم جديد جكمن و كمدي انتقادي انگليسي «فول
مونتي» شباهتهايي ميبينند.
كليد فيلمبرداري Avon man اواخر فصل تابستان زده ميشود و قرار است
براي نمايش عمومي در تابستان سال آينده آماده شود.
جكمن اوايل تابستان امسال قسمت چهارم مجموعه فيلم ابرقهرمانانه و كميك
استريپي «مردان ايكس» را روي پرده سينماها داشت.
اين فيلم كه لقب اولين فيلم موفق و پرفروش فصل را از آن خود كرد، تا به
حال حدود 200 ميليون دلار فروش كرده است.
قصه فيلم به دوراني قبل از شروع قصه اين مجموعه فيلم در سال 2000 برميگردد
و دوران نوجواني و جواني مرد گرگنما (با بازي جكمن) را به تصوير ميكشد.
تماشاگران فيلم با ديدن«مردان ايكس 4» متوجه شدند، وي چگونه تبديل به
يك ابرقهرمان ميشود. قرار است قسمت جديد اين مجموعه فيلم هم توليد شود.
جكمن كه استرالياييتبار است، سال قبل درام تاريخي «استراليا» ساخته «بازلورمن»
را در كنار «نيكول كيدمن» روي پرده سينماها داشت. اما اين فيلم پرهزينه،
نمايش موفقيتآميزي در سالن سينماها نداشت و مورد توجه اعضاي آكادمي
اسكار هم قرار نگرفت.
مهران مديري
سريالش را براي شبهاي پاييز ميسازد
مهران مديري
قائم مقام مدير شبكه سه سيما گفت: سريال جديد «مهران مديري» در 50 يا
90 قسمت براي پخش در شب هاي پاييز ساخته خواهد شد.
هاشم رضايت در گفت و گو با خبرنگار راديو و تلويزيون فارس گفت: ما براي
ساخت سريال جديد آقاي مديري جلسات متعددي داشتهايم. ايشان چند طرح
آوردهاند كه روي يكي از آنها به توافق رسيدهايم.
وي افزود: اين طرح متفاوت تر از بقيه است، اما به تغييراتي نياز دارد
كه در صورت نهايي شدن اين تغييرات، كار ساخت آغاز خواهد شد.
رضايت درباره تعداد قسمتهاي اين سريال و زمان پخش آن نيز اظهار داشت:
اين طرح در 50 يا 90 قسمت ساخته خواهد شد. زمان پخش نيز دو بحث دارد.
يكي براي پاييز و ديگري براي عيد است كه احتمال پخش در فصل پاييز به
مراتب بيشتر است.
به گزارش خبرنگار فارس، بسياري از بازيگران اين سريال مشخص شده و
قرارداد بستهاند كه در ميان آنها نام برخي از بازيگران به چشم ميخورد
كه تا به حال سابقه حضور در آثار طنز هرشبي را نداشتهاند.
داستانهاي اين سريال را كه از شبكه سه سيما به روي آنتن خواهد رفت، «امير
مهدي ژوله» و «خشايار الوند» نوشتهاند.
به گزارش فارس، برخي از بازيگراني كه تا به حال با «مهران مديري»
قرارداد بستهاند، عبارتند از:
سيامك انصاري، علي لكپوريان، آرام جعفري، سحر زكريا، اليكا عبدالرزاقي،
سحر جعفري جوزاني، هادي كاظمي و نادر سليماني.
داستانهاي اين سريال در راستاي نامگذاري امسال به نام اصلاح الگوي
مصرف، از اين موضوع بهره ميگيرد.
آخرين ساخته «مهران مديري» در مقام كارگردان مجموعه تلويزيوني «مرد
دوهزار چهره» بود كه در ايام نوروز از شبكه سه سيما به روي آنتن رفت.
او در پرونده كاري خود كارگرداني سريالهاي نظير پاورچين، نقطه چين، شبهاي
برره، مرد هزار چهره و ... را دارد.
كشتي جاني دپ به گل نشست
جاني دپ johnny depp
فيلمبرداري فيلم جديد «جاني دپ» به دليل اين كه چراغ سبز توليد را
دريافت نكرده است، به تعويق افتاد. اين فيلم «آقاي ليمپت باور نكردني»
نام دارد كه توسط كمپاين «برادران وارنر» تهيه خواهد شد.
به
گزارش خبرگزاري فارس، به جز اين فيلم چند كار ديگر اين بازيگر سرشناس
هم وضعيت مشخصي ندارد و معلوم نيست چه زماين توليدانها شروع ميشود.
«آقاي ليمپت باور نكردني» بر اساس قصه كتاب پرخوانندهاي ساخته ميشود
كه قبل از اين «كوين لايما» در سال 1964 نسخه ديگري از آن را كارگرداني
كرده بود.
كمدي فانتزي جديد دپ، با نگاهي به اين نسخه سينمايي ساخته خواهد شد.
مسئولان كمپاني برادران وارنر ميگويند در شرايط حاضر، كليد فيلمبرداري
فيلم تا زودتر از سال جديد ميلادي زده نخواهد شد.
رسانههاي گروهي ميگويند جاني دپ قرار است در چند فيلم مطرح بازي كند،
ولي هر يك از اين فيلمها به دلايلي فعلا جلوي دوربين نخواهند رفت.
به گفته آنها، دپ مثل كاراكتر خود در نسخه جديد سينمايي «آليس در
سرزمين عجايب» ،بايد اوقات خود را به بطالت بگذارند.
قسمت چهارم «دزدان دريايي كارائيب» محصول كمپاني «والت ديزني» يكي ديگر
از فيلمهايي است كه تكليف آن هنوز روشن نشده است.
خيليها (و از جمله نزديكان بازيگر) ميگفتند اين فيلم كار بعدي دپ در
جلوي دوربين سينما خواهد بود و وي دوباره لباس كاركتر «جك اسپارد» دزد
دريايي مهربان و دل نازك را بازي خواهد كرد.
ولي زماني كه «گور وربينسكي» گفت پس از كارگرداني سه قسمت قبلي فيلم
احساس خستگي ميكند و قسمت چهارم را كارگرداني نخواهد كرد، كشتي توليد
اين فيلم به گل نشست.
كمپاني والت ديزني اين روزها به دنبال كارگرداني مناسب براي اين فيلم
است، كاري كه احتمالا زمان زيادي ميبرد.
از سوي ديگر، تهيهكنندگان «رنجر تنها» هم فعلا اين فيلم را جلوي
دوربين نميبرند. آنها ميگويند فيلمنامه فيلم نيازمند اصلاح است و
دو فيلمنامهنويس جديد، اين روزها در حال كار بر روي آن هستند.
دپ در اين فيلم نقش «تونتو» كاركتر اصلي قصه را بازي خواهد كرد.
در عين حال، توليد نسخه سينمايي «سايههاي تاريك» هم با مشكلاتي روبرو
شده است. فيلم كه نسخه بازسازي شده يك كار تلويزيوني است، همكاري مشترك
جديد دپ با «تيم برتن» كارگردان است.
از جاني دپ چند هفته قبل «دشمن مردم» به روي پرده سينماها رفت كه توسط
«مايكل مان» كارگرداني شده است.
او در اين فيلم - كه تا به حال در آمريكا 80 ميليون دلار فروش داشته
است- نقش «دن ديلينجر» گنگستر جنجالي دهه بيست آمريكا را بازي ميكند.
منبع خبر ها : سينماي حرفه اي جهان
معرفي
فيلم
گزارشي از
پشت صحنه سريال «بازپرس»
نوشتن درباره آثاري
كه مهدي فخيمزاده ميسازد براي هر خبرنگاري جذاب است؛ جذاب از جهت
شخصيت و خلق و خويي كه خود فخيمزاده دارد و البته به لحاظ نوع نگاهي
كه به جامعه پيرامون خود دارد ؛ نگاهي كه همواره با ظرافت و دقت نظر
همراه است و با زباني مردمي آن را در قالب فيلمهاي سينمايي يا مجموعههاي
تلويزيون، پيشروي مخاطب خود قرار ميدهد.
اين كارگردان كه در
چند سال اخير، علاوه بر ساخت مجموعههاي تاريخي، با رويكرد تازهاي
داستانهاي پليسي و جنايي از جنس مردمپسند را مقابل دوربين برده به
گونهاي كه سريال «خواب و بيدار» را براي تثبيت جايگاه پليس 110 با
پشتيباني مستقيم فرمانده نيروي انتظامي آن زمان، سردار محمدباقر
قاليباف مقابل دوربين برد و پس از آن سراغ مجموعه «حس سوم» رفت و نوعي
فانتزي از سناريو داستانهاي پليسي و جنايي را در ارتباط با مواد مخدر
و قرار دادن شامه قوي در يك زن را كه بعد با پليس همكاري ميكند،
دستمايه قرار داد تا ماجراي مواد مخدر را به تصوير بكشد و دست آخر هم
با مجموعه «بيصدا فرياد كن» مسائل پيرامون قرصهاي روانگردان را به
نمايش گذاشت. فخيمزاده اين روزها مشغول ساخت جديدترين سريال خود با
نام بازپرس است. وي در اين سريال داستانكهاي كوتاه را كه در يك
ساختمان 12 طبقه ميگذرد، به بهانه يك قتل مقابل دوربين برده است؛ از
همين رو در يك روز گرم تيرماه در دماي بالاي 40 درجه، سراغ گروه فخيمزاده
رفتيم تا ببينيم پشت صحنه سريال بازپرس چه ميگذرد و آنها را جايي
حوالي پيست سواركاري چيتگر ديديم كه در ساختماني نيمه كاره درست كنار
اتوبان تهران كرج مشغول كار بودند.
وارد ساختمان نيمه
كاره ميشوم. از حياط خانه با سقفي پوشيده از ايرانيت به پاركينگي كه
اتفاقا يكي از لوكيشنهاي سريال است وارد ميشوم و بعد متوجه ميشوم
اين ساختمان نيمهكاره با يك طبقه 4 واحدي استوديوي تصويربرداري مجموعه
بازپرس است كه قرار است ماجراهاي مجموعه در همين يك طبقه تصويربرداري
شود؛ طبقهاي كه با طراحي صحنههاي مختلف بايد جاي 12 واحد را بگيرد و
لوكيشن يك واحدي را ساختماني با 12واحد جلوه دهد.
زياد منتظر نميمانم.
مهدي فخيمزاده با سري تراشيده و دستاني با طرح خالكوبي عقرب از در
وارد ميشود. خيلي زود متوجه ميشوم اين كارگردان در تست گريم براي
ايفاي نقش قدرت در سريال «بازپرس» است. از فخيمزاده ميخواهم درباره
كاراكتر قدرت و چگونگي شخصيت او در اين مجموعه بگويد. فخيمزاده ابتدا
قدرت را سردسته باند خلافكارها معرفي ميكند و ميگويد: اين مرد خانهاي
براي پرورش گدا و اداره امور خلافكاران دارد كه با زني خلاف كار به نام
رويا با بازي رويا نونهالي به عنوان يك زوج خلاف، مجموعه خلافكاران را
رهبري ميكنند. در واقع اين زن با پيشينهاي كه دارد به شخصيت ناتاشا
در سريال خواب و بيدار خيلي شبيه است اما جنس خلاف رويا با ناتاشا
متفاوت است به اين معني كه رويا در بازپرس نقش زن شيكپوشي را بازي ميكند
كه سركرده گدايان تهران و مسوول پخش آنها در سطح شهر است و خانهاي
دارد كه به اين گدايان پناه داده است؛ اما ناتاشا در خواب و بيدار در
عين خلافكار بودن با اصغركوپك ناسازگار است و همكاري نميكرد اما به
عنوان خلافكار تحت تعقيب پليس بود.
از بازيگر سريال
بازپرس درباره چگونگي تبديل شدن فخيمزاده و نونهالي به زوج هنري در
نقش خلافكارها ميپرسم كه در عين تاييد مطلب به تفاوت جنس بازي هريك از
آنها در دو مجموعه بازپرس و خواب و بيدار اشاره ميكند و ميگويد: نكته
درستي را مطرح كرديد، اما جنس بازي در هر دو كار بسيار متفاوت است به
اين معنا كه در «خواب و بيدار» اصغركوپك و ناتاشا يك رابطه فاميلي با
تضاد و اختلاف نظر فراوان با هم داشتند اما در اين مجموعه مشخصا همكار
يكديگر هستند.
وي در ادامه به
داستان بازپرس اشاره ميكند و ميگويد: بازپرس، داستان يك آپارتمان 12
طبقه است كه در آن يك جسد پيدا ميشود و اين جسد سرنخ خيلي از مسائل
ديگر است و به نوعي باعث ميشود، گذشته آدمهاي ساختمان و شخصيتهاي
داستان سريال بازگو شود و پس از آن هم يك بازپرس وارد داستان ميشود كه
تحقيقات او اكتشافات تازهاي از كليت داستان را در بردارد و باعث ميشود
كه نيشتري به ديگر ماجراها خورده شود.
فخيمزاده در ادامه
به تفاوتهاي اين سريال با ديگر كارهاي پليسي كه در گذشته انجام داده
است، اشاره كرد و گفت: تفاوت اصلي اين سريال برخلاف ديگر سريالهايي كه
در ژانر پليسي ساختهام اين است كه بازپرس مجموعهاي اكشن از نوع
برخوردهاي پليس و متهم نيست چراكه محور اصلي داستان يك كارآگاه است كه
با فكر و دانش خود اكتشافاتي را انجام ميدهد و حقايق را مييابد و
هيجان كار در نظرات و اكتشافات او نهفته است؛ در واقع داستاني كارآگاهي
است كه كشف ماجرا ميكند و اكشن مجموعه در درون داستان نهفته است.
اين كارگردان
خوشذوق سينما و تلويزيون در ادامه به تداوم فعاليتهاي خود در ساخت
مجموعههاي تلويزيوني اشاره كرد و گفت: در كشور ما ژانر ملودرام
بيشترين سابقه ساخت را در زمينه تجربه انواع ژانرها در سينما و
تلويزيون دارد و معمولا در ژانرهاي ديگر چنين سابقهاي وجود ندارد،
بنابراين ژانر ادبيات پليسي، حادثهاي، وحشت و اقمار آن يكي از انواع
گونههايي است كه طرفداران بسياري دارد و نكته جالب اين است كه اولين
سريالهاي وارداتي از كشورهاي آلمان، فرانسه و انگليس كه با مخاطب نيز
ارتباط برقرار كرد سريالهايي در ژانر پليسي بوده و از سوي ديگر اين
استقبال در ادبيات پليسي از قبيل داستان، فيلمنامه و نمايشنامه نيز
بشدت ديده ميشود و حالا اين مخاطب داشتن حسن بزرگي براي ايجاد انگيزه
و كار در اين ژانر و تعالي آن است؛ به همين دليل و البته علاقه شخصي
خود دوست دارم در اين ژانر و اقمار آن كار كنم و اين علاقه در طول اين
چند سال به وجود نيامده، چراكه در اوايل انقلاب هم به دليل اين علاقه
فيلم سينمايي ميراث من جنون را كارگرداني كردم؛ فيلمي پليسي، جنايي و
رواني كه در شرايط آن روز كم نظير بود، البته بگويم كه بازپرس سفارش
هيچ نهاد و سازماني نيست و مانند سريالهايي چون حس سوم و بيصدا فرياد
كن سفارش سازمان صدا و سيماست و هيچ نهاد ديگري در توليد آن نقش ندارد،
تنها سريال سفارشي من به پيشنهاد آقاي قاليباف براي تعريف و تثبيت
جايگاه پليس 110، خواب و بيدار بود و ديگر از هيچ سازمان و نهادي سفارش
نگرفتم.
چگونگي چيدمان
كاراكترها كنار هم در پيشبرد داستان يكي از ويژگيهاي آثار فخيمزاده
است كه توجه به اين نكته را از ابتدا و درانتخاب عوامل توليد بويژه
بازيگران در نظر ميگيرد، از همين رو از اين كارگردان ميخواهم كه
درخصوص چگونگي چيدمان كاراكترهاي اين مجموعه كنارهم بگويد: «مجموعه
تلويزيوني بازپرس برخلاف ديگر سريالهايي كه در همين ژانر ساختهام از
لحن و لهجه ديگري برخوردار است، به اين معنا كه در عين اينكه يك ماجرا
و معما را بررسي ميكند، شخصيتها و كار را با توجه به گرهگشايي كه
انجام ميدهد كنار هم ميچيند؛ بنابراين كوشيدم براساس نيازي كه
فيلمنامه دارد، حركت كنم و در اين ميان از بازيگراني استفاده كردم كه
از طنز و شيريني خاصي برخوردار هستند.
صداي آژير نصب شده
در لوكيشن كار كه حكايت از آمادگي گروه براي تصوير برداري دارد، نشان
داد كه همه چيز منتظر فرمان فخيمزاده است. ساعد هدايتي كه مخاطبان او
را به عنوان بازيگر طنز ميشناسد در اين مجموعه پليسي نقش يك طلافروش
را كه در اين آپارتمان زندگي ميكند، دارد و قرار است صحنه گفتگوي
ابراهيمي (طلافروش) و اكبر رسولي يكي از شركا و سرمايهگذاران اين
آپارتمان با بازي مهدي ميامي تصويربرداري شود.
پلاتوي كوچكي از
آشپزخانه و ميز ناهارخوري 2 نفره با سبد ميوهاي كه روي آن چيده شده
فضاي مناسبي را براي تصويربرداري اين صحنه مهيا كرده است و اين فضا با
نگاه نكتهبين فخيمزاده كامل ميشود. فخيمزاده پس از بازرسي كامل
صحنه، فرمان حركت را ميدهد و ابراهيمي در حالي كه دو فنجان چاي در دست
دارد كنار گاز آشپزخانه ايستاده و اكبر در حالي كه روزنامه مطالعه ميكند
خطاب به ابراهيمي ميگويد: ميخواي ما پادرمياني كنيم؟
ابراهيمي با 2
فنجان چاي در دست در جواب ميگويد: دعوامون نشده كه رفته خونه باباش ميگه
تا اين خونه رو عوض نكني، برنميگردم.
اكبر: خونه رو واسه
چي؟
ابراهيمي: چه
ميدونم، والا از وقتي كه استخوانها پيدا شده پاك ترسيده! ميگه من پا
تو اين خونه نميذارم (در حالي كه چاي را روي ميز ميگذارد و روبهروي
اكبر مينشيند) ادامه ميدهد: گفته بايد اينجا رو بفروشي و بري يه جاي
ديگه رو بخري، هرچي ميگم نميشه مگه به خرجش ميره.
اكبر با نگاهي
مرموز جواب ميدهد: پس نميخواد برگرده ؟
ابراهيمي: تا تو
اين خونه هستم نه.
اكبر با خندهاي
ادامه ميدهد: پس حالا حالاها عزب اوغلي هستي؟
ابراهيمي: آره ديگه.
اكبر: ميتوني تحمل
كني؟
ابراهيمي: چي كار
كنم چارهاي ندارم.
اكبر: همچين بيچاره
بيچاره هم نيستي.
ابراهيمي: يعني چي؟
اكبر: بشين تا بگم.
كات. سكانس پلان،
طولاني صحنه گفتگوي اين دو دوست قديمي پس از گوشزدهاي فخيمزاده و
تكرار صحنه به پايان رسيد. پس از پايان اين صحنه، ساعد هدايتي تاييد
بازي خود را از فخيمزاده گرفت.از هدايتي درباره بازي در «بازپرس»
پرسيدم و او درپاسخ گفت: اين دومين تجربه همكاري من با مهدي فخيمزاده
است و پيش از اين نقش كوتاهي در «حس سوم» بازي كردم و حالا هم در «بازپرس»
يكي از نقشهاي اصلي را كه كاراكتر يك طلا فروش است، بازي ميكنم.
البته جدا از فرعي يا اصلي بودن نقش، خيلي خوشحالم كه در كنارآقاي فخيمزاده
كار ميكنم و به عبارت بهتر ياد ميگيرم چراكه كار با ايشان آدم را
پخته ميكند. خيلي ظرايف و ريزهكاريها از نوع كارگرداني ايشان ياد
گرفتهام بخصوص اين كه برخلاف كارهاي گذشته در يك پروژه پليسي كاملا
جدي بازي ميكنم و آقاي كارگردان براي ارائه بازي بهتر، كمك بسياري به
من كرده است و كاركردن با ايشان افتخاري بزرگ براي من است.
بازيگر كميك در سريال پليسي
به نظر ميرسد ساعد
هدايتي اشاره درستي به كار در يك مجموعه جدي با كمترين رنگ مايههاي
طنز كرد، در واقع بيننده او را بازيگري ميشناسد كه در مجموعههاي طنز
مهران مديري بازي كرده است و حالا يكي از چهرههاي جدي اين مجموعه را
به خود گرفته است، به همين دليل از او درخصوص حال و هواي تغيير فضاي
بازي از طنز به يك كار جدي ميپرسم و او در پاسخ ميگويد: همان طور كه
از اسم مجموعه پيداست اين كار، جدي است و بازيگر اگر از توانايي لازم
برخوردار باشد هر نقشي را در هر ژانر بازي ميكند. بنابراين جايگاه اين
دو از نظر بازي تفاوتي ندارد كما اين كه ممكن است در يك كار طنز يك نقش
كاملا جدي را بازي كرد. به عنوان نمونه نوروز 87 در «مرد هزار چهره» به
كارگرداني مديري در نقش يك قاضي بازي كردم. در آن سريال با توجه به
فضاي حاكم برآن نقشي كاملا جدي را بازي كردم ضمن اين كه بازي در يك نقش
جدي را دوست دارم ابراهيمي كه جواهرفروش بازار است، يكي از نقشهاي
اصلي داستان است كه در اين آپارتمان زندگي ميكند و علاوه بر دردسرهايي
كه در آپارتمان با آن مواجه است، دچار يك ماجراي ديگر ميشود و آن سرقت
از جواهرفروشي است كه يك آدم ديگر هم در اين سرقت كشته ميشود، اما خود
شخصيت ابراهيمي آدم سادهاي است كه كار به كسي ندارد و همين سادگي او
باعث ميشود بلاهاي بسيار به سرش آيد و در يك نگاه كلي، آدم شيريني است
كه اتفاقا در موقعيتهاي طنز قرار ميگيرد.
وي در پايان
صحبتهاي خود به استقبال از اين مجموعه اشاره ميكند و ميگويد: طبق
نظرسنجيهايي كه در گذشته صورت گرفته، سريالهاي فخيمزاده پربيننده
است و از آنجا كه مجموعه بازپرس كار متفاوتي است و محور اصلي آن بر
اكتشاف قرار دارد، گمان ميكنم با استقبال مواجه شود بخصوص اين كه
فخيمزاده كارگردان حساسي است كه به جزييات اهميت ويژهاي ميدهد. به
همين دليل گمان ميكنم مورد استقبال تماشاگر قرار گيرد.
پيش
به سوي توليد استوديويي
كار كردن در يك
آپارتمان 12 طبقه و روايت يك ماجراي كارآگاهي در هر 4 واحد از اين
طبقات كار دشواري است ولي آنچه دشواري قضيه را پررنگتر ميكند پيدا
كردن لوكيشن متناسب با فضاي قصه است كه تقريبا با توجه به ازدحام جمعيت
غيرممكن است، اما يكي از ويژگيهاي كار فخيمزاده در اين مجموعه ساخت
دكور با طراحي محسن شاهابراهيمي است به اين معنا كه تنها يك طبقه از
اين 12 طبقه با پاركينيگ طراحي و اجرا شده كه روايت قصه اين قتل در هر
يك از اين آپارتمانها تنها با عوض كردن شماره واحدها انجام ميشود و
نيازي به حضور در فضايي واقعي نيست و تمامي كار به مدت 9 ماه در اين
استوديو تصويربرداري ميشود؛ طراحي اين دكور به نوعي حركت تازهاي در
صنعت سريالسازي سيما به شمار ميرود.
از فخيمزاده
درباره كار در استوديو پرسيدم و او در پاسخ گفت: كار كردن در يك
آپارتمان 12 طبقهاي در تهران با توجه به ازدحام جمعيت، كار سختي است و
عملا ناممكن است و اصولا مهندسي ساختمانهاي شهري براي كار فيلمبرداري
ساخته نشده است، به عنوان نمونه من با راهروهاي پهن و عريض بسيار كار
دارم كه راهروهاي ساختمانهاي معمولي امكان مانور را نميدهد، ضمن اين
كه وقتي در فضاهاي واقعي مشغول كار ميشويم تنها يك يا دو روز اول براي
اهالي ساختمان جذاب هستيم ولي پس از چند روز كار، گروه مزاحم زندگي
مردم ميشوند يا ساكنان، مشكلاتي را براي گروه ايجاد ميكنند؛ بنابراين
با آقاي شاهمحمدي صحبت كرديم و به ساخت استوديو شامل پاركينگ،
راهپله، آسانسور و سه طبقه 4 واحدي رسيديم كه اين طبقه در طول زمان به
طبقه دو و سه تبديل ميشود و تا 12 نيز ادامه مييابد و داستان در هر
طبقه و واحدهاي آن تعريف ميشود.
در ادامه، از اين
كارگردان درباره تجربه كار در استوديو پرسيدم و او در پاسخ گفت: كار در
فضاي استوديو، نخستين تجربه كاري من نيست، من تجربه دكور در كارهاي
تاريخي بسيار داشتم و اولين تجربه كار دكور را در سريالهاي غيرتاريخي
در مجموعه بيصدا فرياد كن داشتم كه بخشهايي از تصويربرداري را در
دكور انجام دادم و فضاي آگاهي را به صورت كامل در استوديو كار كردم؛
نكته جالب اين كه بسياري به غلط گمان ميكنند كار در فضاي دكور، تنها
به مجموعههاي تاريخي اختصاص دارد؛ در حالي كه چنين نيست در كارهاي
معاصر هم براي بالا بردن كيفيت كار بايد به سوي توليد توسعه يافته حركت
كنيم و كار در استوديو، يكي از راهكارهاي حركت به سوي توليد توسعه
يافته است؛ اتفاقي كه سالهاي بسيار دور در همه دنيا افتاده، ولي صنعت
توليد ما بتازگي به آن رسيده است.
فخيمزاده در
پايان، به توليد توسعه يافته اشاره كرد و گفت: واقعيت اين است كه دوره
لوكيشنيابي به پايان رسيده و توليد سينما و تلويزيون بايد به جهتي
حركت كند كه تا جاي ممكن، از كار در فضاهاي واقعي دوري كند، چراكه كار
در فضاهاي واقعي دشوار شده است و ديگر نميتوان براي گرفتن يك پلان ما
به ازاي واقعي آن را پيدا كرد به همين دليل بايد به سوي ساخت استوديو
حركت كرد، چراكه فضاهاي بيرون هم به لحاظ اقتصادي هم به جهت كيفي،
مناسب كار نيست، چراكه براي هيچ يك از عوامل صدا، دوربين و نورپردازي
طراحي نشده است و اين در حالي است كه ساخت دكور، امكان مانور بيشتر به
كارگردان را ميدهد و چارهاي نداريم جز اين كه به سمت توليد توسعه
يافته برويم.
صحبتهاي كارگردان
مجموعه «بازپرس» به اينجا كه رسيد، بد نديدم كه سراغ طراح دكور را
بگيريم تا درباره اين استوديو با او نيز گپي بزنم، ولي محسن
شاهابراهيمي نبود و دستيارش رامين آشوري درخصوص كار طراحي دكور مجموعه
«بازپرس» توضيحاتي داد، وي گفت: در گذشته، طراحيهايي از اين دست در
كارهاي تاريخي بسيار داشتهايم، اما اين اولين بار است در يك مجموعه
پليسي با موضوع روز استوديو ميزنيم؛ زماني كه فيلمنامه را خواندم، با
صحبتهايي كه آقاي شاهابراهيمي با كارگردان داشت، به اين نتيجه رسيديم
كه يك پاركينگ با 4 واحد طراحي كنيم كه هر 12 طبقه را به هم ربط دهد كه
پس از قطعي شدن طراحي دكور را آغاز كرديم كه حدود 2 ماه زمان برد و
ميتوان گفت اين كار جديدي است و ميتواند به عنوان يك صنعت در
تلويزيون به لحاظ بالا بودن حجم كار مطرح شود، اما متاسفانه
تهيهكنندهها به دليل هزينه طراحي و اجراي چنين دكورهايي زير بار آن
نميروند؛ در حالي كه كار در دكور به لحاظ اقتصادي بهصرفهتر از پيدا
كردن لوكيشنهاي واقعي است، ولي تهيهكنندههاي ما از صرف چنين
هزينههايي در كار توليد، فراري هستند؛ ولي اميدوارم روزي برسد كه
توسعه يافتگي صنعت را در سينما و تلويزيون شاهد باشيم.
سختگيري براي نتيجه بهتر
مهدي ميامي نقش
اكبر رسولي را در سريال بازپرس بازي ميكند ؛ اين بازيگر درباره نقش خود
در اين مجموعه ميگويد: داستان در يك آپارتمان تعريف ميشود و هر يك از
اين مجموعهها در چند قسمت با حضور يك بازپرس شكل ميگيرد ، به اين
ترتيب كه يك جنازه در پاركينگ پيدا ميشود و همه اهالي آپارتمان درگير
ماجرا ميشوند . زماني كه فيلمنامه را خواندم، حس خوبي از بازي در اين
مجموعه داشتم و حالا كه در بطن كار قرار گرفتم، به اين نتيجه رسيدهام
كه بازپرس يكي از بهترين مجموعههايي است كه در ژانر پليسي كار شده است
و شايد يكي از بهترين كارهاي فخيمزاده باشد، چراكه داستان با روابطي
سنجيده بين افراد تقسيم شده، البته شايد داستانها خيلي تازه نباشند و
حكايت از روزمرگيها داشته باشند، اما خوشبختانه آنقدر درست پرداخته
شده كه يكي از جذابترين مجموعههاي پليسي است.
وي در ادامه با
اشاره به جذابيت فيلمنامه گفت: قصه بر مبناي جسدي است كه در يك
آپارتمان پيدا ميشود و داستانكهايي كه در طول اين كشف و شهود تعريف
ميشود، آنقدر جذاب است كه فكر ميكنم بيننده را راضي نگه ميدارد، با
اين اوصاف، فكر ميكنم مجموعه «بازپرس» جايگاه رفيعي بين فيلمهاي
پليسي- جنايي دارد. وي در ادامه به تجربه كار با مهدي فخيمزاده اشاره
كرد و گفت: مجموعه «بازپرس» سومين تجربه كاري من با فخيمزاده است در
تجربه نخست ايشان به عنوان بازيگر مقابل دوربين محمدعلي سجادي در فيلم
جدال رفتند و من هم در آن فيلم كه جزو اولين تجربههاي بازيام بود،
بازي ميكردم، ولي بعد كه آقاي فخيمزاده كارگرداني كرد، هميشه آرزو
داشتم كه با فخيمزاده كار كنم تا اينكه براي بازي در مجموعه ولايت
عشق دعوت شدم و تجربه موفقي كسب كردم.
ميامي در پايان به
نحوه كار با اين كارگردان اشاره كرد و گفت: كاركردن با فخيمزاده از
بيرون خيلي ترسناك جلوه ميكند و بسيار شنيده بودم كه فخيمزاده آدم
بداخلاقي است، اما من چون شخص خود فخيمزاده را دوست دارم و آثارش را
ميپسندم، با كمال ميل پذيرفتم كه در كنار ايشان كار كنم، ضمن اين كه
در طول كار متوجه شدم اصلا اين گونه كه فكر ميكردم، نيست و فخيمزاده
تنها در مقابل كساني كه كارشان را بدرستي انجام نميدهند، عصباني
ميشود و به نظر من، اين يك اصل در اخلاق حرفهاي هنرمند است كه دوست
دارد همه كارها به شكل حرفهاي انجام شود.
ساعت به 5 عصر
نزديك ميشود و گروه از ساعت 8 صبح كار خود را آغاز كرده و رفته رفته
به پايان يك روز كاري نزديك ميشوند. وقت خداحافظي است و بايد منتظر
ماند و نتيجه كار را از آنتن شبكه 2 سيما به تماشا نشست.
جام جم آنلاين -
پريسا ساساني
دانلود
فيلم
|
|
فیلم
جدید و بسیار زیبا Angels and Demons (شیاطین
و فرشتگان) محصول سال 2009 با کیفیت عالی
DVDRip R5
و با
لینک مستقیم از سرور فارس کیدذ و لینک چند تکه از رپید شیر به
صورت کم حجم شده
خلاصه داستان :
«رابرت لانگون» كه متخصص رمزگشايي
از نوشتهها و تصاوير عهد كهن است، متوجه خطري ميشود كه واتيكان و كل
جهان را تهديد ميكند. او پس از ناپديد شدن چند كاردينال، راهي شهر رم
ميشود تا با عوامل منفي فيلم كه قصد نابودي زمين را دارند، مبارزه كند.
دانـــــــلود با لینک
مستقیم از سرور فارس کیدذ قرمت MKV حجم 400MB
برای دانلود یا لینک رو تو برنامه
دانلود منیجر وارد کنید یا راست کلیک و Save As Traget
ِDownload
With Direct Link
لینک کمکی:
http://rapidshare. com/files/ 247099014/ AD2009.part1. rar
http://rapidshare. com/files/ 247099283/ AD2009.part2. rar
http://rapidshare. com/files/ 247099295/ AD2009.part3. rar
http://rapidshare. com/files/ 247099381/ AD2009.part4. rar
http://rapidshare. com/files/ 247098705/ AD2009.part5. rar
برای تماشای این فیلم ممکن است به برنامه خاصی نیاز مند بشین که در
ادامه لینک دانلودش رو قرار میدم
دانلود
کذک برای تماشای فیلم K-Lite Mega Codec Pack
The
Hangover 2009
DDCRip MKV
300 MB
فیلم جدید و بسیار زیبا و خنده دار
Hangover محصول سال 2009 با کیفیت خوب DDC ب لینک مستقیم از سرور فارس
کیدذ به صورت کم حجم شده به
همراه زیرنویس فارسی
داستان:
دو روز قبل عروسی داگ ، او و سه نفر از دوستانش که قرار است در مراسم
عروسی همراه داماد باشند ، به یک مهمانی در وگاس می روند ،اما صبح روز
پس از مهمانی هنگامیکه همگی با سرگیجه از خواب بر می خیزند ، هیچ
کدامشان هیچ مطلبی از گذشته را به خاطر نمی آورند و همگی بدنبال رد
پایی از گذشته و اینکه چه اتفاقی رخ داده است می گردند.در این میان
اتفاقات جالبی همچون پیدا شدن یک نوزاد در خانه شان می افتد و....
دانـــــــلود با لینک مستقیم از سرور فارس کیدذ قرمت MKV حجم 300MB
برای دانلود یا لینک رو تو برنامه
دانلود منیجر وارد کنید یا راست کلیک و Save As Traget
ِDownload
With Direct Link
زیرنویس فارسی
Rapidshare Link:
http://rapidshare. com/files/ 260542980/ H2009_DVDScr_ _www.Farskids3. com_.part1. rar
http://rapidshare. com/files/ 260543348/ H2009_DVDScr_ _www.Farskids3. com_.part2. rar
http://rapidshare. com/files/ 260543375/ H2009_DVDScr_ _www.Farskids3. com_.part3. rar
اينو ديشب خودم دانلود كردم و ديدم ،
قشنگ بود.
فيلماي درخواستيتونو برام ميل كنيد ،
اگه زيرنويس خاصي خواستين به خودم بگين !
منبع : فارس كيدذ
جدول
فروش فيلم ها
جدول فروش
سال 88
| روز نمايش | هفته نمايش | افتتاحيه
| تاريخ اکران |
|
| |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
| ||||||
14 |
| ||||||
|
|
جدول فروش
هفتگي
(ميليون |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
منبع :
Cinetmag
چهره
هفته
آلفرد
هيچكاك ، فيلم سازي كه زياد مي دانست
آموزگار سينمايي تمام دوران
«آلفرد هيچکاک» که در 13 آگوست 1899 در ايستلند لندن به دنيا آمده
بود، تحصيلات ابتدايي را در مدرسهي ژزوييتها گذراند و در رشتهي
مهندسي ادامهي تحصيل داد. فعاليتهاي سينمايي هيچکاک از سال 1920
در انگلستان به عنوان نقاش و طراح صحنه شروع شد، سپس تجربهي
نويسندگي و دستيار کارگرداني را پشت سر گذاشت و سرانجام کارگردان
شد. او نوزده سال پس از درخشش در سينماي انگلستان راهي هاليوود
گرديد. هيچکاک بعد از ساخت 60 فيلم سينمايي، با کارنامهيي درخشان
از فيلمهايي که همچنان در کلاسهاي درس فيلمسازي تدريس ميشوند،
بيستوهشت سال پيش يعني در سال 1980 از دنيا رفت.
آلفرد هيچکاک يکي از معدود کارگرداناني بود که مردم با شنيدن نامش
براي ديدن يا نديدن فيلمهايش در سينما تصميم ميگرفتند. خيليها
معتقدند هيچکاک در زماني که بازيگران سينما بيش از فيلمسازان شهرت
و محبوبيت داشتند و عکس و نام آنها دليل فروش فيلمها بود، شايد
تنها کارگرداني بود که شهرت و اعتبارش باعث ميشد مردم به سينماي
نمايشدهندهي فيلم او بروند؛ ولي گروهي از منتقدان با اين نظر
موافق نيستند. اين گروه اعتقاد دارند همزمان با هيچکاک تعداد
بسيار زيادي از کارگردانان ديگر هم بودند که امضاي خودشان را پاي
فيلم ميزدند؛ بهعلاوه اينکه قبل و بعد از دوران كارگردانسالاري،
بازيگرسالاري هم وجود داشته است. با اين حال از ديدگاه بسياري
هيچکاک بهترين کارگردان کل تاريخ سينماست، چرا که با تكتک
صحنههاي فيلمهاي او ميتوان قواعد سينما را آموخت!
آلفرد هيچكاك
استادي تمامعيار
هيچکاک در ميان دوستدارانش کسي است که مُهر کارگردانياش کاملاً
قابل تشخيص است و شگردهاي کارگرداني او از ديد آنها از نبوغي ميآيد
که هر چند صد سال امکان دارد در يکي مثل او پديد آيد.
هيچکاک به دليل ويژگي کارگردانيهاي درخشانش در هر زمان و هر
دوراني، چه در دوران ستارهسالاري و چه بعد از آن، كه علاقه و
اشتياق مخاطب را براي دنبال کردن قصه در بر دارد، در رديف بزرگاني
چون «جان فورد»، «هاوارد هاکس» و «بيلي وايلدر» و حتي برتر از همهي
آنها قرار دارد. توانايي او در تعريف قصه و در کارگرداني،
مخاطباني را از همهي نقاط جهان به خود جذب ميکند. از طرفي
هيچکاک فقط استاد ايجاد دلهره، تعجب يا غافلگيري نيست؛ درست است که
اين توانايي را دارد که يک فيلم دلهرهآور را با روايت و تکنيک تا
پايان جذاب نگاه دارد، ولي آيا تنها به همين دليل محبوب شد؟!
هيچکاک بسياري فيلمهاي غيردلهرهآور هم دارد، بسياري فيلمهاي
عشقي، معمايي يا پليسي و يا فيلمهايي که خيلي سادهتر از اين حرفها
هستند؛ فيلمهايي سراسر طنز و شوخي خالص که اصلاً وحشتناک نيستند،
پس چرا از نظر بسياري از مخاطبان سينما او فقط استاد دلهره و تعليق
است؟
«مارتين اسکورسيزي» کارگردان مشهور سينما، در اين باره چنين ميگويد:
«فراگيري سينماي هيچکاک در آمريکا و ساير کشورهاي جهان همزمان بود
با چاپ يکسري پاورقيهاي مطبوعاتي موسوم به معمايي - کارآگاهي
به نام او و به همين دليل به غلط نزد تماشاگران جا افتاد که هيچکاک
استاد دلهره و وحشت است، ولي او فقط استاد اينها نيست. هيچکاک
استاد تعريف کردن هر داستاني است، حال آن داستان ميتواند داستاني
دلهرهآور باشد يا داستاني کاملاً مفرح؛ بنابراين اين استادي ِهيچکاک
است که ما را جذب فيلمهايش ميکند، نه نوع آن فيلمهايي که ساخته
است».
هيچکاک استاد تعريف کردن هر داستاني است، حال آن داستان ميتواند
داستاني دلهرهآور باشد يا داستاني کاملاً مفرح؛ بنابراين اين
استادي ِهيچکاک است که ما را جذب فيلمهايش ميکند، نه نوع آن فيلمهايي
که ساخته است».
دليل علاقهي مردم به هيچکاک
همزمان با سينماي هيچکاک، فيلمهاي دراکولايي، علمي - تخيلي يا
کينگکنگي و انواع و اقسام فيلمهاي ترسناک ديگر هم عرضه ميشدند؛
هيچکاک در کنار اين نوع فيلمها دلهره يا ترس بيشتري عرضه نميکرد،
اما چرا مردم سينماي او را بيشتر ميپسنديدند؟ به نظر ميرسد دليل
اصلي اين مسئله آن است که اضطراب فيلمهاي هيچکاک بسيار به جهان
واقعي شبيه بود و مردم نيز به همين دليل به تماشاي اين فيلمها
راغبتر بودند. نوع اضطراب، دلهره و يا تعليق موجود در سينماي
هيچکاک را در زندگي با آدمهاي دور و برمان زياد ديدهايم. کارهاي
او به اضطرابهاي ما از زندگي در دنياي پيرامونمان و مشاغل و فضاها،
شبيهتر هستند تا آن فيلمهاي علمي - تخيلي و فانتزيتر!
«راجر ابرت» منتقد مجلهي شيکاگو سانتايمز، در مورد اين وجه از
سينماي هيچکاک گفته است: «در خيلي از فيلمهاي هيچکاک مطلقاً نه
تيري شليک ميشود، نه چاقويي در تن کسي فرو ميرود، نه خوني
ميريزد و نه بمبي منفجر ميشود، اما اضطراب دروني که در تعريف
کردن قصه و تعليق ماجراها جريان دارد، در وضعيت نابساماني است به
گونهيي که ما هر لحظه نگران قهرمانان فيلم هستيم! مثلاً نگاهي به
فيلم طناب بيندازيد؛ به جز صحنهي آغازين فيلم که با شنيدن صداي
فرياد از قتل يک انسان آگاه ميشويم در هيچ پلان ديگري حتي يک قطره
خون هم نميبينيم، ولي فضاسازي هيچکاک و بهخصوص گفتوگوهاي رد و
بدلشده ميان شخصيتها به گونهيي ماجرا را پيش ميبرند که تا
آخرين ثانيهي فيلم مضطرب هستيم»!
آلفرد هيچكاك
دليل علاقهي مردم به هيچکاک
همزمان با سينماي هيچکاک، فيلمهاي دراکولايي، علمي - تخيلي يا
کينگکنگي و انواع و اقسام فيلمهاي ترسناک ديگر هم عرضه ميشدند؛
هيچکاک در کنار اين نوع فيلمها دلهره يا ترس بيشتري عرضه
نميکرد، اما چرا مردم سينماي او را بيشتر ميپسنديدند؟ به نظر
ميرسد دليل اصلي اين مسئله آن است که اضطراب فيلمهاي هيچکاک
بسيار به جهان واقعي شبيه بود و مردم نيز به همين دليل به تماشاي
اين فيلمها راغبتر بودند. نوع اضطراب، دلهره و يا تعليق موجود در
سينماي هيچکاک را در زندگي با آدمهاي دور و برمان زياد ديدهايم.
کارهاي او به اضطرابهاي ما از زندگي در دنياي پيرامونمان و مشاغل
و فضاها، شبيهتر هستند تا آن فيلمهاي علمي - تخيلي و فانتزيتر!
«راجر ابرت» منتقد مجلهي شيکاگو سانتايمز، در مورد اين وجه از
سينماي هيچکاک گفته است: «در خيلي از فيلمهاي هيچکاک مطلقاً نه
تيري شليک ميشود، نه چاقويي در تن کسي فرو ميرود، نه خوني
ميريزد و نه بمبي منفجر ميشود، اما اضطراب دروني که در تعريف
کردن قصه و تعليق ماجراها جريان دارد، در وضعيت نابساماني است به
گونهيي که ما هر لحظه نگران قهرمانان فيلم هستيم! مثلاً نگاهي به
فيلم طناب بيندازيد؛ به جز صحنهي آغازين فيلم که با شنيدن صداي
فرياد از قتل يک انسان آگاه ميشويم در هيچ پلان ديگري حتي يک قطره
خون هم نميبينيم، ولي فضاسازي هيچکاک و بهخصوص گفتوگوهاي رد و
بدلشده ميان شخصيتها به گونهيي ماجرا را پيش ميبرند که تا
آخرين ثانيهي فيلم مضطرب هستيم»!
آلفرده هيچكاك
نقشآفريني حتي براي اشيا
زماني نويسندهيي گفته بود که اگر در داستاني يک تفنگ را که بر روي
ديوار قرار دارد توصيف کرديد، در طول داستان بايد اين تفنگ نقشي را
ايفا کند؛ اين موضوع علاوه بر ادبيات در سينما نيز صدق ميکند.
هيچکاک از جمله کساني بود که اين اصل را رعايت ميکرد و سينماي
هيچکاک در اين ارتباط نمونههاي بسيار خوبي دارد.
کساني که «سرگيجه» را ديدهاند حتماً صحنهي زيباي اتاق سبز هتل را
به ياد دارند. اتاق «مادلن» با نور سبز چراغ بيروني هتل روشن شده
است. حال ببينيد که هيچکاک چگونه از اين نور سبز استفادهي
دراماتيک ميکند. «جودي» که بعد از آرايش و پوشيدن لباسهايي شبيه
مادلن کاملاً به او شباهت پيدا كرده است، براي تغيير آرايش مو به
حمام ميرود و پس از بازگشت در هالهيي از نور سبز و مه فرو ميرود؛
گويي دوباره زاده شده است و اين يعني استفادهي دراماتيک از عناصر
صحنه ...
در صحنهيي از فيلم «بيگانگان در ترن» شخصيت اول فيلم در واگن قطار
زيرزميني با تنها شخصي که روبهرو ميشود يک مرد مست است. اولين
پرسشي که بعد از ديدن اين صحنه در ذهن نقش ميبندد آن است که اين
مرد مست چه نقشي در سير رخدادهاي فيلم دارد؟! پس از مدتي و در
ادامهي داستان مشخص ميشود که همزمان با صحنهيي که از آن ياد
کرديم، قتلي صورت گرفته است که مظنون اصليِ آن شخص اول داستان بوده
و آن مرد مست در واقع تنها شاهدي است که او را ديده ولي به خاطر
مست بودن او را به ياد نميآورد!
نقاط ضعف هيچکاک
فيلمهاي «مستأجر، حقالسکوت، مردي که زياد ميدانست، خرابکاري،
خانم ناپديد ميشود، ربهکا، سوءظن، سايهي يک شک، قايق نجات،
طلسمشده، بدنام، طناب، بيگانگان در ترن، پنجرهي عقبي، مرد عوضي
و سرگيجه» از مهمترين فيلمهاي آلفرد هيچکاک هستند که در آرشيو
بسياري از طرفدارانش وجود دارند.
همهي منتقدان سينمايي از هيچکاک به عنوان استاد مسلم فيلمسازي
ياد ميکنند و معتقدند امکان پيدا کردن مشکل يا ايراد در فيلمهايش
بسيار دشوار است، ولي آيا واقعاً در فيلمهاي هيچکاک هيچ خطا يا
نقطهي ضعفي وجود ندارد؟ در پاسخ بايد گفت كه کارشناسان و
منتقداني از سراسر دنيا براي يافتن خطا در آثار هيچکاک تلاش
کردهاند، اما واقعاً سخت بتوان يک لحظهي بد، يک لحظهي از کار
درنيامده، يک لحظهي غلطِ کارگردانيشده و از اين قبيل خطاها را در
كارهايش پيدا کرد. يک شوخي خيلي جالب وجود دارد که ميگويند
فيلمهاي هيچکاک دو دستهاند؛ يا خوباند يا خيلي خوب يعني اصلاً
فيلم متوسطي ندارد، اما آيا واقعاً همينطور است؟!
آلفرد هيچكاك
هيچکاک در بازنگري آثارش ميگويد: «ميتوانستم بعضي فيلمهايم نظير
شمال از شمال غربي را بهتر از آن چه هستند بسازم. حتي نحوهي
روايت در فيلمي مانند پرندگان کمي گنگ از کار درآمده که همين باعث
نارضايتي من از اين فيلم شده است»!
همچنين «استيون اسپيلبرگ» دربارهي اين وجه از جهان سينمايي آلفرد
هيچکاک گفته است: «از ياد نبريم که اگر هم قرار باشد ضعفي در بعضي
صحنهها يا نماهاي آثار هيچکاک به چشم بخورد، فقط در قياس با خود
هيچکاک است و نه هيچکس ديگر! يعني ضعيفترين و بدترين لحظات متوسطترين
آثارش هم برتري دارد و يا در بدترين حالت برابري ميکند با بسياري
از لحظات شاهکارهاي تاريخ سينما»!
انگليسي يا آمريکايي؟!
وقتي گفته ميشود آثار هيچکاک يا خوباند يا خيلي خوب، بهطبع از
نشيبي صحبت ميشود که زماني خيلي خوب را به خوب تبديل کرده است؛
البته از اين حيث در ميان منتقدان اختلاف زيادي وجود دارد، ضمن اين
که هيچ قانون کلي در اين مورد وجود نداشته و به تعداد منتقدان عالم
در اين زمينه تحليل، بررسي و نظر وجود دارد!
خيليها اصولاً دورهي کار انگليسي هيچکاک را که دوران اوليهي
کارش است برتر از دورهي آمريکايياش ميدانند؛ خيليها برعکس،
دورهي آمريکايي را دوران بهتري ميدانند. عدهيي انگشت روي آثار
دههي 50 و اوايل دههي 60 دورهي آمريكايياش ميگذارند و ميگويند
«پنجرهي عقبي»، «مردي که زياد ميدانست»، «شمال از شمال غربي» و «سرگيجه»
شاهکارهايش هستند تا در نهايت فيلمهاي «رواني» و «پرندگان» و از
دههي 60 به بعد يک مقدار افت در كارهايش به وجود ميآيد؛ عدهيي
ديگر ميگويند در همان آثار مثلاً متوسط او هم مايههاي بسيار خوبي
از همان زمينههاي هيچکاکي وجود دارد و عموماً به دليل ديگري خارج
از حيطهي تواناييهاي هيچکاک بوده که برخي فيلمهايش ضعيفتر به
نظر ميآيند.
«تام هنکس» بازيگر هاليوودي، در اين باره اظهار نظر جالبي دارد؛
او ميگويد: «در مورد کل مسير فيلمسازي هيچکاک بايد گفت که با وجود
فراز و نشيب بسيار، بر اساس مکانهايي که او در آنها فيلم ساخته،
دورههاي مختلف فيلمسازي، سن و سال خودش و آدمهايي که با آنها
کار کرده، در مجموع تعادلي مثبت را در کارهايش شاهديم؛ تعادلي که
در ميان کارگردانان زمانهي ما بسيار کمياب شده است»!
آلفرد هيچکاک شايد يکي از معدود کارگرداناني است که در زمان حياتش
همه معتقد بودند سينمايش شاهکار است، اما همين آفرينندهي شاهکار
فقط 6 بار نامزد دريافت اسکار بهترين کارگرداني شد و هيچگاه اين
مجسمه را براي فيلمهايش در دست نگرفت!
تبيان - مسعود رضا عجمي
گالري
عكس
مقايسه
چهره و تيپ هاليوودي ها چند سال پيش با اكنون
برد پيت Brad Pitt
ويل اسميت Will Smith
بريتني اسپيرز britney spears
لئوناردو دي كاپريو leonardo dicaprio
سارا جسيكا پاركر Sarah Jessica
Parker
جنيفر انيستون Jennifer Aniston
جرج كلوني George Clooney
عکس زنان
هالیوودی در دوران حاملگی
کیت بلانشت Cate Blanchett
جولیا رابرتز Julia Raberts
جنيفر لوپز jennifer lopez
جسیکا آلبا jessica alba
هال بری halle berry
نيكول كيدمن Nicole Kidman
آنجلينا جولي Angelina Jolie
منبع :سي نت ، گوگل ، سينماي حرفه
اي جهان
منتظر نظرات شما هستم
| ||||
|
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر